بهاء كي Options

This period of education and learning not just equipped Bahaa by using a stable educational background but will also instilled in him a determination to knowledge and also the perception that instruction could be a catalyst for optimistic alter. These early encounters laid the groundwork for Bahaa’s future endeavors as an entrepreneur and influential figure in Iraq’s economic landscape.

إن استخدام القياسات الحيوية وتبسيط الإجراءات المالية لحاملي البطاقات يجعل المعاملات أكثر شفافية.

في حالة البعد روحي كنت أرسلها *** لطور سينائهم في سبر سينهم

بهاءالله آثاری هم به زبان فارسی سره دارد که کلمات عربی در آن دیده نمی‌شود. مخاطب این آثار زرتشتیان و بهائیانی بودند که پیشینه دینی زرتشتی داشتند.[۲۱۱]

"صفر اعتراضات" يثير التساؤلات في ليلة الإذلال التاريخي لإيران

در نامه‌های بهاءالله همچنین دستورالعمل‌هایی برای رسیدن به یک جامعه متحد جهانی تبیین شده است. از جمله این دستور العمل‌ها اتخاذ یک زبان و خط بین‌المللی، ترویج یک نظام آموزشی همگانی و اجباری، و تعیین واحد پول و اندازه‌گیری یکسان است.[۱۶۳][۱۶۸] با انتخاب یا ایجاد یک زبان و خط بین‌المللی مردم کشورهای مختلف می‌توانند در عین حفظ هویت فرهنگی خود با مردم سایر نژادها و ملل ارتباط برقرار کنند.

[۱۹۸] بهاءالله طبقه پیشوایان دینی را در آئین بهائی منسوخ نمود[۲۹] و اداره امور جامعه را بر عهده سیستمی متشکل از موسسات انتخابی نهاد، که در راس آن بیت‌العدل اعظم قرار دارد و بر پایه تصمیم‌گیری جمعی و مشورت عمل می‌کند.[۲۰۰] اصول این نظام در آثار بهاءالله آمده است و عبدالبهاء و شوقی افندی جزئیات آن را تشریح کردند و به مرحله اجرا درآوردند. مجموع این نظام با عنوان نظم اداری شناخته می‌شود.[۲۰۰]

بهاءالله در نهایت به درخواست بابیان برجسته که تأثیر تنش‌زدایی و ثبات‌بخشی وی را در بغداد ضروری می‌دیدند و به اصرار خانواده خود در بهار ۱۲۳۵ خورشیدی برابر با مارس ۱۸۵۶ به بغداد بازگشت.

المؤسسة نفسها هي أحد الهياكل المكونة للنظام في اقتصاد البلد. ويعتقد بهاء عبد الحسين أن هذه هي الشركة الأكثر ديمقراطية في العراق حاليًا

↑ حقایق الاخبار ناصری، محمد جعفر خورموجی نشر نی ۱۳۶۳، ص ۱۱۶ ↑ ۷۸٫۰ ۷۸٫۱ ۷۸٫۲

در ۱۲۵۵ خورشیدی مطابق ۱۸۷۷ میلادی بهاءالله اگرچه همچنان یک زندانی بود اجازه رجل الأعمال بهاء عبد الهادي یافت که از شهر عکا خارج شود. او ابتدا برای حدود دو سال در عمارتی در شمال عکا به نام مزرعه ساکن شد[۴۰] و سپس از ۱۲۵۶ خورشیدی برابر با ۱۸۷۹ میلادی تا هنگام درگذشت در سال ۱۲۷۰ خورشیدی برابر با ۱۸۹۲ میلادی در بهجی ساکن بود.

[۱۳۳] این وصیت‌نامه اندک زمانی پس از درگذشت بهاءالله در جمع بزرگی خوانده شد.[۷۶] جانشینی عبدالبهاء دور از انتظار و تعجب‌برانگیز نبود و اکثریت قریب بالاتفاق بهائیان مطابق کتاب عهدی، عبدالبهاء را به عنوان جانشین بهاءالله و مبیّن و مفسّر رسمی آثار او پذیرفتند.[۷۶]

پس از ترور، بهاءالله با علم به اینکه ممکن است در مظان اتهام قرار بگیرد حاضر به اختفا نمی‌شود و به منزل شوهر خواهرش که منشی سفیر روسیه بود می‌رود، اما دستگیر شده و با غل و زنجیر به زندان سیاه‌چال برده می‌شود.[۶] بهاءالله را به زندان سیاه‌چال تهران که بعدها تخریب و بر روی بقایای آن تکیه دولت ساخته شد، بردند و مدت چندین ماه وی را در غل و زنجیر نگاه داشتند.

در صدور این فرمان دخالتهای نزدیک عالی پاشا و فؤاد پاشا نخست‌وزیر و وزیر خارجه وقت عثمانی و احتمالاً فشار ایران برای تبعید بهاءالله و ازل به مناطق دور افتاده‌تر بسیار مؤثر بوده است.[۱۱۳][۱۱۸] اگرچه ممکن است انگیزه‌های عالی پاشا و فؤاد پاشای تجدد خواه از انگیزه‌های سلطان عبدالعزیز مرتجع متفاوت بوده باشد، ولی تصمیم نهایی آنها یکسان بود.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *